Phenobarbital, Serum or Plasma

نام اختصاری:  PHB

سایر نام ها: اندازه گیری فنوباریتال، باربیتا، سولفوتون، لومینال

Phenobarbital level,  Phenobarbital, Free, Serum,  Phenylethylmalonylurea,   Phenobarbitone,    Phenobarb,    Phenemal,   Luminal,   Barbita, Solfoton ,  PBR

بخش انجام دهنده: HPLC

نوع نمونه قابل اندازه گیری: سرم، پلاسما ( هپارینه یا EDTA دار)

حجم نمونه مورد نیاز:  0.5 ml

شرایط نمونه گیری:

در یک وضعیت پایدار (steady-state) پس از مصرف دوز دارو،  نمونه گیری انجام می شود.

به بیمار تذکر دهید که نیازی به آمادگی خاص یا ناشتایی نمی باشد.

بهترین زمان خونگیری از بیمار مشکوک به علائم مسمومیت دارویی، هنگام ظهور نشانه های بالینی است.

ملاحظات نمونه گیری:

از بیمار نمونه خون وریدی گرفته و آن را در لوله های جداکننده سرم یا ویال های هپارینه یا EDTA دار جمع آوری نمایید.

سطح دارو غالباً 2 ساعت پس از مصرف خوراکی، تقریباً یک ساعت پس از تزریق داخل عضلانی (IM) و در حدود 30 دقیقه پس از تزریق داخل وریدی (IV) به اوج می رسد. سطح باقیمانده (نزولی) را معمولاً مدت زمان کوتاهی قبل از مصرف دوز بعدی دارو (15 دقیقه قبل) بدست می آورند.

نمونه خون جمع آوری شده بایستی در کمتر از دو ساعت سانتریفیوژ گشته و سرم آن جدا گردد.

پس از نمونه گیری، محل خونگیری را از نظر هماتوم یا خونریزی بررسی کنید. ترجیحاً محل خونگیری را با باند فشاری ببندید.

روی همه نمونه های خون اطلاعات زیر را به صورت فرم ثبت کنید: نام بیمار، تشخیص بیماری، نام دارو، زمان آخرین دوز داروی مصرفی، زمان نمونه گیری و هرگونه داروی دیگری که بیمار به تازگی مصرف نموده است.

نمونه گرفته شده را فوراً به آزمایشگاه جهت آنالیز ارسال نمایید.

موارد عدم پذیرش نمونه:

نمونه شدیداً  همولیز، ایکتریک و لیپمیک

نمونه ای که پس از 2 ساعت، سرم آن از سلول جدا نشده باشد (تأخیر در انتقال نمونه به آزمایشگاه).پ

نمونه فاقد برچسب و مشخصات

شرایط نگهداری:

بهتر است پس از جداسازی نمونه بلافاصله آنالیز صورت گیرد. در غیر این صورت در یخچال یا فریزر نگهداری گردد.

پایداری نمونه در دمای اتاق 72 ساعت، در دمای یخچال، 7 روز و در فریزر یک ماه می باشد.

کاربردهای بالینی:

پایش دوز مناسب درمانی فنوباربیتال

ارزیابی عوارض یا سمیت دارو

روش مرجع: GC-MS

روش ارجح: HPLC، Gas Liquid Chromatography

سایر روشها: EIA، PETINIA، FPIA، KIMS

مقادیر رفرانس:

مقادیر درمانی: gr/mlµ10– 40

مقادیر توکسیک: gr/mlµ 40 <

مقادیر بحرانی:  gr/mlµ  60 ≤

اطلاعات بالینی: باربیتورات‏ها مشتقات اسید باربیتوریک هستند که می‏توان آنها را محصولی از فشرده شدن اسید مالونیک و اوره فرض کرد. فنوباربیتال در تشنج‏های تونیک – کلونیک و پارشیال تجویز می‏شود ولی در تشنج‏های ناشی از تب در اطفال و درمان هیپربیلی‏روبینمی نوزادان هم از آن استفاده می‏شود. فنوباربیتال متابولیت اصلی پریمیدون است.  این ترکیب یک مهار کننده سیستم عصبی مرکزی (CNS) می باشد و نقش آن در کنترل بیماری صرع و سایر تشنج ها می باشد. فنوباربیتال به همراه فنی توئین و والپروئیک اسید نقش مهمی در کنترل اختلالات عصبی و تشنج دارند. فنوباربتال به آهستگی اما بطور کامل جذب می شود. دسترسی زیستی آن 100 درصد می باشد. بطور تقریبی 50 درصد دارو به پروتئین باند می شود و و حجم توزیع ان 0.5 L/Kg است. نیمه عمر آن در اطفال 70-40 ساعت (متوسط 55 ساعت) و  در  بزرگسالان

140- 50  ساعت  (متوسط 96 ساعت) می باشد. دوز درمانی دارو بویژه در 2 تا 3 هفته ابتدایی باعث احساس آرامش و تسکین بیمار می گردد ولی با گذشت زمان این اثر  به تدریج از بین می رود. اگر غلظت فنوباربیتال به بیش از 40 µgr/ml  برسد علائم مسمومیت شامل؛ آتاکسی، حرکات غیر ارادی چشم ( نیستاگموس)، خستگی و کاهش هوشیاری می گردد. دوز بیش از µgr/ml  60 باعث خواب آلودگی و کاهش تنفس می گردد و در غلظت بیش از µgr/ml  100 باعت تحدید جدی حیات در نتیجه ایست قلبی و توقف تنفس گشته ( کوما بدون رفلکس) و امکان مرگ می باشد. هیچ دارویی تاکنون شناخته نشده است که اثر فارماکنیتیک فنوباربیتال را داشته باشد، در عوض فنوباربیتال اثر فارماکنتیک یکسری از داروها را دارد زیرا فنوباربیتال سنتز آنزیم های مرتبط با سیتوکروم P450 کبدی در مسیر سوخت و ساز را القا می کند. مصرف فنوباربیتال ممکن است با اثر بر روی سیتوکروم P450 منجر به پورفیریا حاد متناوب گردد.

تفسیر: پاسخ بالینی به دارو بطور قوی مرتبط با غلظت خونی دارو است. تنظیم دوز دارو پس از دو هفته از زمان تجویز دارو به یک سطح پایدار رسیده ، در بزرگسالان  در رنج غلظتی µgr/ml20 – 40 و در اطفال و کودکان در محدودهµgr/ml15 –30  می رسد.

بیمارانی که بطور مداوم و دراز مدت فنوباربیتال دریافت می کنند معمولاً به دوز دارو با غلظت کمتر از 40 µgr/ml  پاسخ مناسب نداده و تسکین پیدا نمی کنند. به عبارت دیگر در دراز مدت نسبت به اثر دارو تحمل ایجاد می شود.

عوامل مداخله گر :

والپوریک اسید و سالیسیلات حدود 40 درصد باعث افزایش مقادیر فنوباربیتال می شوند.

قلیایی کردن یونیزاسیون دارو را افزایش داده و باعث کاهش بازجذب  کلیوی دارو خواهد شد.

نمونه های شدیداً همولیز، لیپمیک و ایکتریک منجر به تداخل در نتایج آزمون می گردند.

توضیحات:

فنوباربیتال باعث القاء متابولیسم داروهایی همچون فنی‏توئین، اتوسوکسیماید، کاربامازپین، اسیدوالپروئیک، کلونازپام، ویتامین D و K، سایمتدین، دی‏کومارول، کلرامفنیکل، تئوفیلین، وارفارین، سیکلوسپورین و OCP می‏شود.

هنگامی که فنوباربیتال با سایر سرکوب‏کننده‏های دستگاه عصبی مرکزی (CNS)، اتانول، ضددردهای نارکوتیک، ضدافسردگی‏ها یا بنزودیازپین‏ها مصرف می‏شود، ممکن است سرکوب بیشتری در دستگاه تنفسی و CNS روی دهد.

از آنجاییکه دارو نیمه عمر طولانی دارد، باید هفته ها دارو مصرف شود تا به دوز پایه درمانی جدید برسد.

فنوباربیتال باعث تحریک آنزیمی اکسیداز کبدی و افزایش متابولیسم سایر گزنوبیوتیک ها یک الی دو هفته پس از درمان خواهد شد.

اندازه گیری فنوباربیتال روی نمونه ادرار با روش های ایمنواسی قابل سنجش است. تأیید آزمایش با روش مرجع GC-MS انجام می گیرد.

برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.