استرس چیست و بدن چگونه به استرس واکنش نشان می‌دهد؟

استرس احساسی است که افراد زمانی که تحت فشار روحی، جسمی یا عاطفی هستند، تجربه می‌کنند. عوامل استرس زا – عواملی که می‌توانند باعث استرس شوند – می‌توانند از مسئولیت‌ها و کارهای روزمره افراد، از جمله کار، خانواده و امور مالی ناشی شوند. سایر عوامل استرس زا عبارتند از عوامل خارجی مانند ناملایمات اولیه زندگی، قرار گرفتن در معرض شرایط محیطی خاص، فقر، تبعیض و نابرابری در عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت. مسائل بهداشتی جدی، مانند تشخیص سرطان در خود یا یکی از دوستان نزدیک یا اعضای خانواده نیز می‌تواند باعث استرس شود.

بدن با ترشح هورمون‌های استرس (مانند اپی نفرین و نوراپی نفرین) که فشار خون، ضربان قلب و سطح قند خون را افزایش می‌دهد، به استرس‌های خارجی پاسخ می‌دهد. این پاسخ، که اغلب به عنوان پاسخ جنگ یا گریز از آن یاد می‌شود، به فرد کمک می‌کند تا با قدرت و سرعت بیشتری برای فرار از تهدید درک شده عمل کند.

اگرچه پاسخ جنگ یا گریز به بدن کمک می‌کند تا استرس لحظه‌ای را مدیریت کند، اما زمانی که این پاسخ ناشی از استرس طولانی مدت یا مزمن باشد، می‌تواند مضر باشد. تحقیقات نشان داده است افرادی که استرس مزمن را تجربه می‌کنند ممکن است دچار مشکلات گوارشی، بیماری قلبی، فشار خون بالا و سیستم ایمنی ضعیف شوند. افرادی که استرس مزمن را تجربه می کنند نیز بیشتر مستعد ابتلا به سردرد، مشکلات خواب، مشکل در تمرکز، افسردگی و اضطراب و ابتلا به عفونت های ویروسی، از جمله SARS-CoV-2، ویروسی که باعث COVID-19 می‌شود، هستند.

آیا استرس می‌تواند باعث سرطان شود؟

اگرچه استرس مزمن می‌تواند منجر به بسیاری از مشکلات سلامتی شود، اما مشخص نیست که آیا این استرس با سرطان مرتبط است یا خیر. مطالعات انجام شده تا به امروز نتایج متفاوتی داشته است.

حتی زمانی که به نظر می رسد استرس با خطر سرطان مرتبط است، این رابطه می‌تواند غیر مستقیم باشد. برای مثال، افرادی که تحت استرس مزمن هستند ممکن است رفتارهای ناسالم خاصی مانند سیگار کشیدن، پرخوری، کم تحرکی یا نوشیدن الکل داشته باشند که خود با افزایش خطر ابتلا به برخی سرطان ها مرتبط است.

استرس چگونه بر افرادی که سرطان دارند تأثیر می‌گذارد؟

شواهد حاصل از مطالعات آزمایشگاهی در مدل‌های حیوانی و سلول‌های سرطانی انسانی رشد یافته در آزمایشگاه نشان می‌دهد که استرس مزمن ممکن است باعث بدتر شدن (پیشرفت) و گسترش (متاستاز) سرطان شود. به عنوان مثال، برخی از مطالعات نشان داده‌اند که وقتی موش‌های حامل تومور انسانی محصور یا جدا از موش‌های دیگر – شرایطی که استرس را افزایش می‌دهند – هستند، تومورهای آنها بیشتر احتمال دارد رشد کنند و متاستاز کنند.

مطالعات آزمایشگاهی نشان داده‌اند که نوراپی نفرین، که به عنوان بخشی از پاسخ جنگ یا گریز بدن آزاد می‌شود، رگزایی و متاستاز را تحریک می کند. این هورمون همچنین ممکن است نوتروفیل‌ها، نوعی سلول ایمنی را فعال کند. در برخی موارد، نوتروفیل‌ها می‎‌توانند با محافظت از تومورها در برابر سیستم ایمنی بدن به رشد تومورها کمک کنند. آنها همچنین ممکن است سلول های سرطانی خفته را “بیدار” کنند.

استرس مزمن همچنین ممکن است منجر به ترشح دسته‌ای از هورمون‌های استروئیدی به نام گلوکوکورتیکوئیدها شود. گلوکوکورتیکوئیدها ممکن است نوعی مرگ سلولی تومور به نام آپوپتوز را مهار کرده و متاستاز و مقاومت به شیمی درمانی را افزایش دهند. آنها همچنین ممکن است از شناسایی و مبارزه با سلول‌های سرطانی توسط سیستم ایمنی بدن جلوگیری کنند.

اگرچه برخی از مطالعات کاهش بقا را در میان افراد مبتلا به سرطان که استرس را تجربه می‌کنند گزارش کرده‌اند، شواهدی مبنی بر اینکه استرس مستقیماً بر بقا تأثیر می گذارد، به طور کلی ضعیف است.

افراد مبتلا به سرطان چگونه می‌توانند یاد بگیرند که با استرس کنار بیایند؟

حمایت عاطفی و اجتماعی می‌تواند به بیماران کمک کند تا با استرس کنار بیایند. چنین حمایتی می‌تواند سطوح افسردگی، اضطراب و علائم مرتبط با بیماری و درمان را در بین بیماران کاهش دهد.

شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه مدیریت موفق استرس از طریق حمایت اجتماعی با نتایج بالینی بهتری برای افراد مبتلا به سرطان سینه مرتبط است. حمایت اجتماعی همچنین با سطوح پایین‌تر هورمون‌های مرتبط با استرس مرتبط است که می‌توانند پیشرفت تومور را در سرطان تخمدان افزایش دهند.

افرادی که استرس قابل توجهی را با تشخیص سرطان تجربه می‌کنند نیز ممکن است بخواهند با پزشک خود در مورد ارجاع به یک متخصص روان مناسب مشورت کنند. در واقع، برخی از سازمان‌های متخصص توصیه می‌کنند که همه بیماران سرطانی با ابزار مناسب، مانند مقیاس پریشانی یا پرسشنامه، بلافاصله پس از تشخیص و همچنین در حین و پس از درمان غربالگری شوند تا ارزیابی شود که آیا آنها برای مدیریت استرس به کمک نیاز دارند یا خیر.

درمان پریشانی، افسردگی و اضطراب قابل توجه تحت مراقبت یک متخصص روان ممکن است شامل روان درمانی (گفتار درمانی) و یا داروهای ضد افسردگی یا سایر داروها باشد. انتخاب درمان باید شخصی باشد، به طور ایده آل به عنوان یک تصمیم مشترک بین بیمار و پزشک است.