ناآگاهی از هیپوگلیسمی بیشتر از آنچه قبلا تصور می‌شد شایع است و می‌تواند منجر به عوارض جدی شود.

ناآگاهی هیپوگلیسمی که به آن آگاهی مختل از هیپوگلیسمی نیز گفته می‌شود، عارضه‌ای در نظر گرفته می‌شود که بیشتر در افراد مبتلا به دیابت نوع 1 دیده می‌شود. اما با افزایش استفاده از مانیتورهای مداوم گلوکز (CGMs)، اکنون آشکار شده است که عدم آگاهی از هیپوگلیسمی همچنین بر بسیاری از افراد مبتلا به دیابت نوع 2 که از انسولین یا سایر داروهایی که می‌توانند باعث هیپوگلیسمی شوند، تأثیر می‌گذارد.

 CDCگزارش می‌دهد که در سال 2019، 1.6 میلیون بزرگسال 20 ساله یا بالاتر دیابت نوع 1 داشتند و از انسولین استفاده می‌کردند، و 3.1 میلیون مبتلا به انواع دیابت در عرض یک سال پس از تشخیص شروع به استفاده از انسولین کردند.

هیپوگلیسمی چیست؟

پاسخ: هیپوگلیسمی زمانی رخ می دهد که سطح گلوکز خون یک فرد به کمتر از مقدار طبیعی برای آن فرد در نظر گرفته شود. در افراد سالم، این کاهش گلوکز با علائم معمول قند خون پایین مانند تعریق و تپش قلب همراه است و با مصرف کربوهیدرات ها برطرف می شود. با این حال، در افراد مبتلا به دیابت که با انسولین یا سولفونیل اوره درمان می‌شوند، علائم معمول هیپوگلیسمی در صورت افت مکرر گلوکز خون کاهش می‌یابد. بنابراین، تعاریف هیپوگلیسمی در افراد دیابتی بر اساس پیامدهای سطوح مختلف هیپوگلیسمی برای هر فرد است.

هیپوگلیسمی سطح 1 زمانی است که گلوکز خون کمتر از 70 میلی‌گرم در دسی‌لیتر باشد. برخی از افراد ممکن است به این سطح از گلوکز خون عادت کرده باشند و ممکن است علائم هیپوگلیسمی را نداشته باشند. با این حال، این مقدار به افراد در مورد خطر کاهش بیشتر گلوکز هشدار می‌دهد، بنابراین آنها می‌توانند با مصرف برخی از کربوهیدرات ها فعال باشند.

هیپوگلیسمی سطح 2 زمانی است که سطح گلوکز خون کمتر از 54 میلی‌گرم در دسی‌لیتر باشد. هنگامی که قند خون بین 50 میلی‌گرم در دسی‌لیتر تا 60 میلی‌گرم در دسی‌لیتر است، ممکن است افراد علائمی مانند لرزش یا تعریق داشته باشند، اما همه این علائم را ندارند. این سطوح با عواقب عمده‌ای مانند از دست دادن هوشیاری همراه است. اگر فردی که تحت درمان با انسولین یا سولفونیل اوره است، اغلب این مقادیر را داشته باشد، درمان باید دوباره ارزیابی شود.

سطح 3 هیپوگلیسمی زمانی است که فرد اپیزودهایی را تجربه می‌کند که برای بهبودی به کمک شخص دیگری نیاز دارد زیرا گیج یا بیهوش است. سطح گلوکز خون برای تعریف هیپوگلیسمی در این شرایط لازم نیست، اما با مصرف کربوهیدرات ها یا گلوکاگون اگر نتوانند چیزی را از طریق دهان مصرف کنند، فرد دوباره شفاف می‌شود یا هوشیاری خود را باز می‌یابد.

ناآگاهی از هیپوگلیسمی چیست و چقدر شایع است؟

پاسخ: ناآگاهی از هیپوگلیسمی وضعیتی است که در آن افراد تحت درمان با انسولین یا سولفونیل اوره توانایی درک شروع سطح 2 هیپوگلیسمی کاهش یافته یا از بین رفته اند.

اگر فردی قبلا هرگز هیپوگلیسمی را تجربه نکرده باشد، علائم آن ممکن است زمانی شروع شود که سطح گلوکز خون او حدود 60 میلی گرم در دسی لیتر باشد. با این حال، اگر فردی در معرض اپیزودهای مکرر هیپوگلیسمی قرار گیرد، سطح گلوکزی که باعث علائم هیپوگلیسمی می‌شود، پایین و پایین‌تر می‌شود. بنابراین، اگر دیروز فرد دارای علائم هیپوگلیسمی با قند خون 60 میلی‌گرم در دسی‌لیتر بود، امروز ممکن است تا زمانی که سطح گلوکز به 55 میلی‌گرم در دسی‌لیتر نرسد، علائمی نداشته باشد. در حالی که آستانه سطح گلوکز فرد برای علائم مدام در حال کاهش است، متأسفانه سطح گلوکز که باعث بیهوشی می‌شود کاهش نمی‌یابد. بنابراین ممکن است فرد تا دیر نشده متوجه علائم خود نشود و بیهوش شود.

حدود 25 درصد از افرادی که دیابت نوع 1 دارند، ناآگاهی از هیپوگلیسمی را تجربه می‌کنند. همچنین ممکن است در حدود 10 تا 15 درصد از افراد مبتلا به دیابت نوع 2 که از انسولین یا سولفونیل اوره استفاده می‌کنند، ناآگاهی از هیپوگلیسمی مشاهده کنید، و با استفاده از CGM ها، آشکار می‌شود که این درصد ممکن است بالاتر باشد. فراوانی آن به قدری زیاد است که بسیاری از افرادی که انسولین مصرف می‌کنند چندین بار در هفته دچار هیپوگلیسمی می‌شوند.

س: عوامل خطر برای ایجاد ناآگاهی از هیپوگلیسمی چیست؟

پاسخ: فرد باید دارویی مصرف کند که باعث کاهش قند خون می شود، مانند انسولین یا سولفونیل اوره. ما همچنین سایر عوامل خطر مانند ابتلا به دیابت برای 20 یا 30 سال، تلاش بیش از حد برای رسیدن به سطوح پایین گلوکز یا مشکل در مدیریت دیابت را می بینیم.

همچنین می‌توانیم این را در افراد مبتلا به اختلال عملکرد شناختی، زوال عقل، اضطراب یا افسردگی مشاهده کنیم، زیرا این مشکلات توانایی فرد را برای مدیریت بیماری محدود می‌کند.

عدم آگاهی از هیپوگلیسمی چه عوارضی دارد؟

عارضه اصلی عدم آگاهی از هیپوگلیسمی، بیهوش شدن است. بیهوشی ممکن است منجر به مشکلات دیگری مانند تصادفات رانندگی یا حوادث در محل کار شود که ممکن است منجر به آسیب شدید برای فرد و دیگران شود.

دوره‌های مکرر هیپوگلیسمی نیز ممکن است به مشکلات طولانی مدت در عملکرد مغز و قلب کمک کند. به عنوان مثال، افرادی که یک دوره هیپوگلیسمی شدید دارند در معرض خطر بیشتری برای حمله قلبی یا سکته در سال آینده هستند.

مشخص نیست که این فقط به دلیل هیپوگلیسمی است یا اینکه این افراد فقط افراد بسیار ضعیفی هستند. متخصصان مراقبت‌های بهداشتی باید این را در نظر داشته باشند و به سایر عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی در این بیماران مانند فشار خون بالا و کلسترول بالا توجه زیادی داشته باشند.

چگونه متخصصان مراقبتهای بهداشتی می‌توانند عدم آگاهی از هیپوگلیسمی را در بیماران دیابتی خود تشخیص دهند؟

متخصصان مراقبت‌های بهداشتی باید در هر ویزیت با بیماران خود در مورد هیپوگلیسمی صحبت کنند و باید از بیماران خود بپرسند که قند خون آنها قبل از بروز علائم چقدر باید پایین بیاید. بنابراین، اگر کسی بگوید: «تا سن 50 سالگی احساس نمی‌کنم که قند خونم پایین است»، ممکن است آن بیمار مکرر دچار هیپوگلیسمی باشد، آگاهی از هیپوگلیسمی مختل شده باشد و در معرض خطر هیپوگلیسمی شدید باشد. این باید متخصص مراقبت‌های بهداشتی را وادار کند تا به این فکر کند که چرا بیمار دوره‌های هیپوگلیسمی را تجربه می‌کند. آیا بیمار بیش از حد انسولین مصرف می‌کند؟ آیا بیمار وعده‌های غذایی خود را حذف می‌کند؟ آیا بیمار سطح فعالیت بدنی خود را تغییر داده است؟

این همچنین به ما یادآوری می‌کند که این بیماران باید گلوکاگون را با خود حمل کنند و کسی – یکی از اعضای خانواده، همکار یا معلم – باید بداند چگونه به آن دسترسی داشته باشد و آن را تجویز کند.

چگونه متخصصان مراقبت‌های بهداشتی می‌توانند به بیماران در مدیریت ناآگاهی از هیپوگلیسمی کمک کنند؟

مانیتورهای مداوم گلوکز ابزار بسیار خوبی برای بیمارانی است که در معرض خطر عدم آگاهی از هیپوگلیسمی هستند، زیرا CGM اگر سطح گلوکز خون آنها خیلی پایین بیاید به آنها هشدار می‌دهد. بیماران همچنین قبل از رانندگی می‌دانند سطح گلوکز خونشان چقدر است و بینشی در مورد اینکه چگونه غذا و ورزش بر قند خون آنها تأثیر می‌گذارد، خواهند داشت.

متخصصان مراقبت‌های بهداشتی همچنین باید مطمئن شوند که بیماران درک می‌کنند که باید از برخی شرایط که ممکن است آنها را در معرض خطر قرار دهد آگاه باشند. به عنوان مثال، در روزهایی که بسیار فعال هستند، احتمالاً در طول شب به انسولین کمتری نیاز دارند. همین امر در مورد الکل نیز صادق است – اگر بیماران الکل مصرف کنند، خطر هیپوگلیسمی را افزایش می‌دهد، بنابراین باید به آنها یادآوری کرد که اگر قصد نوشیدن دارند، غذا بخورند.

برخی از متخصصان مراقبت‌های بهداشتی ممکن است ترجیح دهند از انسولین‌های پایه جدیدتر در بیمارانی که در معرض خطر هیپوگلیسمی هستند استفاده کنند، زیرا به نظر می‌رسد این انسولین‌ها نسبت به انسولین‌های قدیمی خطر کمتری برای هیپوگلیسمی دارند، اما همچنان می‌توانند باعث هیپوگلیسمی شوند، و ما باید از آن آگاه باشیم.

شواهد خوبی وجود ندارد که به ما بگوید پمپ‌های انسولین می‌توانند هیپوگلیسمی را در مقایسه با تزریق کاهش دهند، به خصوص با انسولین‌های مدرن.

همچنین مهم است که به خاطر داشته باشید که برخی از بیماران ممکن است به دلیل پیامدهای قانونی از گزارش دادن موارد هیپوگلیسمی به پزشک خود بترسند. به عنوان مثال، برخی از ایالت‌ها ممکن است افراد دیابتی را ملزم کنند که به مدت 6 تا 12 ماه قبل از اینکه بتوانند وسیله نقلیه رانندگی کنند، هیپوگلیسمی نداشته باشند. متخصصان مراقبت‌های بهداشتی باید به بیماران تاکید کنند که قبل از رانندگی با ماشین باید میزان گلوکز خونشان را بدانند و غذا در دست داشته باشند تا اگر سطح گلوکز آنها پایین آمد، بتوانند آن را مدیریت کنند.